او را دعا کنید...
نور چشمی پدر، دُردانه ی مادر
میسوزد و ذوب میشود...
او را دعا کنید...
آرامِ جانش را، تمامِ وجودش را گرفتند...
بی تاب و مضطر است...
او را دعا کنید...
نوشته شده در دوشنبه 95/4/14ساعت 10:0 عصر  توسط
نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شبِ عاشقانِ بی دل چه شبی دراز باشد
او را دعا کنید...
...
ضرورتِ گناه شناسی
نرم افزار های یک مبتدی
صفحه نخست
|
پست الکترونیک
|
خانگی سازی
|
اضافه به علاقه مندیها